قلائد الاصول

وبلاگ ویژه مباحث اصول فقه و تاریخ آن

قلائد الأُصول

وبلاگ ویژه مباحث اصول فقه و تاریخ آن

۲ مطلب با موضوع «جایگاه شناسی اصول فقه» ثبت شده است

💠 دانش نامه تخصصی اصول فقه
🔸 شناسه موضوعی: جایگاه شناسی یکم
⏪ عنوان: تعریف اصطلاحی علم اصول فقه
✔️تحقیق و تنظیم: علی اکبر هلالی

📃تبیین بحث:
برای تعریف اصطلاحی «اصول فقه» تعبیرات بسیاری از قدما و متأخرین نقل شده که در این جا، چندتای عمده از آن ها را می آوریم:
1-  تعریف مشهور: محقّق خبیر، میرزای قمی رحمه الله در این باره گفته است: «اصول فقه علم به قواعد ی است که برای اسنباط احکام شرعی تهیه و آماده شده اند»(1).
صاحب فصول رحمه الله نیز همین تعریف را مشهور را ظاهرترین تعریف دانسته است(2).
2-  تعریف آخوند خراسانی رحمه الله: ایشان تعریف مشهور را بر کنار از مناقشه ندانسته در این باره می گوید: « بهتر است اصول فقه را چنین تعریف کنیم: صناعتی است که به وسیله آن قواعدی شناخته می شوند که ممکن است در راه استنباط احکام قرار گیرند یا – سر انجام – در مقام عمل، بدان ها تمسک شود»(3).
3-  تعریف محقّق نائینی رحمه الله «علم اصول فقه، آگاهی از قواعدی است که اگر صغریات بدان ها ضمیمه شوند، یک حکم فقهی کلی نتیجه آن خواهد بود»(4).


📚 مصادر:
(1)  قوانین الاصول ج 1، ص 5.
(2)   الفصول الغرویة ص 3.
(3)   کفایة الاصول ص 22.
(4)  فوائد الاصول ج1 ص 19.

  • ۰ نظر
  • ۱۹ خرداد ۰۳ ، ۱۹:۰۰
  • علی اکبر هلالی

💠 دانش نامه تخصصی اصول فقه
🔸 شناسه موضوعی: جایگاه شناسی دوم
⏪ عنوان: ضرورت اصول فقه در اجتهاد
✔️تحقیق و تنظیم: علی اکبر هلالی

📃تبیین بحث:
علم اصول فقه از عمده ترین علومی است که اجتهاد و استنباط احکام شرعی بر آن استوار و به عبارت دیگر، دانشی است بیانگر روش استدلال کردن در راه اثبات حکم شرعی و هیچ فقهی در این راه، از آن بی نیاز نیست.
محقّق خراسانی رحمه الله در این باره می گوید: «عمده ترین چیزی که اجتهاد بدان نیاز دارد، علم اصول است و نا گفته پیدا ست که استنباط حکم هیچ مسأله ای بی نیاز از قاعده یا قواعدی نیست که در علم اصول، بر آن ها استدلال شده است»(1). 
در همین راستا، مرحوم آیه الله خوئی نیز اعتقاد دارد، اجتهاد وابسته به علم اصول بوده، به وسیله ی آن تحقق می یابد، زیرا در این دانش از قواعد بحث می شود که در مقام استدلال استنباط یک حکم، کبرای قیاس می شوند(2).
همچنین آیة الله  شهید محمد باقر صدر رحمه الله علم اصول فقه را «منطق فقه» می داند و معتقد است، همان گونه که در علم منطق راه های استدلال و چند و چون هر کدام بیان می شود تا انسان از لغزش در اندیشه دور بماند، در غلم اصول نیز عناصر مشترک ( قواعد کلی) و چگونگی به کارگیری آن ها در عملیات استنباط معین می شود تا در استخراج حکم شرعی، لغزشی پیش نیاید. بنابر این، اصول فقه راه استنباط درست را به فقیه می آموزد تا در پرتو قوانین آن، در استنناج های فقهی خود به بیراهه نرود. از این رو، علم اصول فقه «منطق فقه» یا «منطق استنباط» است(3).

📚 مصادر:
(1)  کفایة الاصول ص 534.
(2)   الرأي السدید في الاجتهاد و التقلید ص 11 ، و التنقیح، الاجتهاد و التقلید ص 25.
(3)   المعالم الجدیدة الاصول ص 28 و 29.

  • ۰ نظر
  • ۱۹ خرداد ۰۳ ، ۱۸:۵۹
  • علی اکبر هلالی